چشمان صورتی 🍓💖 p 2
سلام چطورین ؟
من پارت دو رو دادم 🍓🍭 پس برو ادامه مطلب کیوتم 🤭
مونیکا 💜🍥
یه خمیازه کشیدم بعدش هم عروسک پولیشی خوشگلمو گذاشتم کنار تختم و تختخواب رو مرتب کردم.🛏️🎎
موهامو صاف کردم خرگوشی بسمتمشون.💇🏼♀️
رفتم لباس فورممو پوشیدم و رفتم دبیرستان 🍥
-----------------
لاریسا: سلاااااممممممم مونیکاااااااااا!😆😆
مونیکا: سلاااااممممممم خوشگلمممم وایییی نمیدونی چقدر دلم برات تنگ شده بود 😭😭
دست همو همچین محکم گرفتیم که نزدیک بود بشکنه 😐
بعد رفتیم کلاس ✨ هعییی ولی من باید پیش یه وسر میشستم...😐
نه پیش مونیکا ، اوکی اشکالی نداره.( بچه ها اینا جایی که میشینن از قبل مشخص شده)
معلم: سلام ، بفرمایید بشینید سر جاتون ✨ من معلمتون هستم از آشنایی باهاتون خوشبختم☺️- ممنونم. همچنین.✨
من رفتم سر جام ولی هنوز اون پسره نیومده بود.
که یهو یه پسر وارد شد.🚪
معلم: سلام اقای اتسوکا برید هرجا دوست داشتید بشینید ☺️
پسره: چشم 🙂
وات ؟😐 پس چرا به ما گفت اینجا بشینید اونجا نشینید ولی این پسره هرجا دلش میخواد میشینه ؟
لاریسا: ببخشید خانم! مگه جای ما از قبل مشخص نشده ؟ پس چرا این اقا هرجا میخوان میتونن بشینن ؟😑
معلم: عزیزم اتسوکا جان خانوادشون با من هماهنگ کردن ، تازه اتسوکا جان برای مدرسه خیلی کار ها انجام داده ماهم اجازه دادیم که هرجا میخواد بشینه.
اتسوکا: هومم ، ببخشید لاریسا جان اگر بی ادبی شده ، خوب پس من میام پیش لاریسا تا همی چیز برابر بشه و همه چی اوکی شه.🙂
لاریسا: چیزههه اممم داننیحثخیدی؟😳😳😳 باورم نمیشه منو ببخشید من بی ادبی کردم!😳😳😔😔
اتسوکا: نه اشکالی نداره 😇
معلم: خوب پس اتسوکا جان برو پیش لاریسا 😇 منم درسو شروع میکنم.
لاریسا...
واو این پسره چقدر خوشتیپه. البته شاید به عنوان یه فرند اوکی باشه.
به نظرم فکر خوبیه 😀
مامانم میگفت که وقتی دانشگاهی بود ، یه پسره تو کلاسشو ن بود که مامانم با اون دوست بود. همه فک میکردن که عاشق پسره بود اما فقط باهم فرند بودن.
مامانم میگه باهمه باید دوست شی چون اینطوری همه چیز یاد میگیری 😇
خوب پس منم میتونم اینکارو کنم 😀
ادامه پارت بعد کیوتای من 😘
